imparisyllabic دردستوريونانى اسمى که حالت اضافه هجاهاى بيشترى داردتادرحالت فاعليت
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه imparadise
imparadise به بهشت فرستادن ،غرق در خوشحالى کردن
Read More »ترجمه کلمه impanel
impanel در صورت نوشتن ،نام نويسى کردن( در هيئت منصفه)
Read More »ترجمه کلمه impanate
impanate اميخته بنان ،داخل نانى که درشام خداوندبا عشا ربانى ميخورند
Read More »ترجمه کلمه impaludism
impaludism تب مردابى ،نوبه مردابى ،تب باتلاقى ،ناخوشى مردابى
Read More »ترجمه کلمه impalpably
impalpably بطور لمس ناپذير،،چنانکه لتوان با لامسه احساس کرد،بطور بسيارنرم
Read More »ترجمه کلمه impalpable
impalpable لمس نشدنى ،غير محسوس
Read More »ترجمه کلمه i felt sorry for him
i felt sorry for him دلم برايش سوخت ،اوقاتم برايش تلخ شد
Read More »ترجمه کلمه impalpability
impalpability داراى خصوصيات لمس نا پذيرى ،حس نشدنى
Read More »ترجمه کلمه impalement
impalement چار ميخ کشى ،دارزنى
Read More »
فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی