logging in کامپيوتر : برقرارى ارتباط
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه logging
logging واقعه نگارى
Read More »ترجمه کلمه loggia
loggia “ايوان درونى ،گالرى سقف دار،ايوان سرپوشيده ،سرپوشيده معمارى : سرسرا”
Read More »ترجمه کلمه loggets
loggets ( )loggats(م.م ).کنده کوچک ،ديرک
Read More »ترجمه کلمه loggerhead
loggerhead احمق ،کله خشک ،(ج.ش ).لاک پشت دريايى ،نوعى اردک دريايى ،انواع مرغان مگس خوار،(گ.ش ).نوعى افت پنبه ،گياهان جنس قنطوريون)centaurea(
Read More »ترجمه کلمه logger
logger چوب بر،الوارساز،واقعه نگار
Read More »ترجمه کلمه logged
logged اهسته وکند شده در حرکت ،(در مورد زمين )از کنده پاک شده ،تسطيح شده
Read More »ترجمه کلمه kilderkin
kilderkin چليک يابشکه کوچکى معادل نصف ياربع بشکه معمولى ،(انگليس قديم )پيمانه ابجو
Read More »ترجمه کلمه loggats
loggats ( )loggets(م.م ).کنده کوچک ،ديرک
Read More »ترجمه کلمه loge
loge غرفه ،جاى ويژه در تاتر و غيره ،لژ
Read More »
فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی