ترجمه کلمه out door court

out door court ورزش : زمين هواى ازاد

ترجمه کلمه of an out size

of an out size بيرون از اندازه ،داراى اندازه غير معمل

out door بيرون ،بيرونى ،صحرايى ،در هواى ازاد انجام شده

of an unknown parentage مجهوال النسب ،پوشيده تبار،پوشيده گهر

out break of a disease شيوع ناخوشى

of consequence مهم ،صاحب شان

out bound رهسپار دريا،عازم بيرون رفتن از بندر

of d. برجسته ،ممتاز،مشهور

out back “چسب مايع معمارى : مايع روان شده”

of even date قانون ـ فقه : داراى همان تاريخ