round billet علوم مهندسى : شمش گرد
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه radialized
radialized داراى ميله هايى که پرتووارمنشعب شده باشند،مرتب بشکل پرتو
Read More »ترجمه کلمه round-bottom flask
round-bottom flask شيمى : بالن ته گرد
Read More »ترجمه کلمه rectifier efficiency
rectifier efficiency الکترونيک : بازده يکسوکننده
Read More »ترجمه کلمه round brackets
round brackets دوهلال)(
Read More »ترجمه کلمه rectifier
rectifier “يکسو کننده ،يکسوساز،راستگر،اصلاح کننده ،وسيله اصلاح ،اسباب تقطير علوم مهندسى : يکسو ساز کامپيوتر : يکسوکننده الکترونيک : يکسوکننده معمارى : يکسوکننده شيمى : يکسوساز علوم هوايى : يکسوکننده”
Read More »ترجمه کلمه round d.
round d. دوازده تاتمام ،دوجين تمام
Read More »ترجمه کلمه rectified spirit
rectified spirit شيمى : الکل دو تقطيرى
Read More »ترجمه کلمه raj
raj (هندوستان )سلطنت ،حکومت
Read More »ترجمه کلمه rectification of an alternating current
rectification of an alternating current الکترونيک : يکسوکنندگى جريان متناوب
Read More »
فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی