control buoy “بويه کنترل کننده مينها علوم نظامى : دستگاهى که محل مينهاى شناور زير دريا را نشان مى دهد”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه control break
control break کامپيوتر : فرمانControl-Break
Read More »ترجمه کلمه control block
control block “کنده کنترل کامپيوتر : بلوک کنترل”
Read More »ترجمه کلمه control area
control area “منطقه کنترل هوايى علوم نظامى : منطقه کنترل”
Read More »ترجمه کلمه control and warning center
control and warning center علوم نظامى : سيستم کنترل و اعلام خطر
Read More »ترجمه کلمه control and reporting center
control and reporting center “تيم کنترل و ارزيابى نتايج خسارات وارده به منطقه علوم نظامى : مرکز کنترل و گزارش هوايى”
Read More »ترجمه کلمه control and assessment team (c a t)
control and assessment team (c a t) علوم نظامى : تيم کنترل و ارزيابى نتايج تک ش م ر
Read More »ترجمه کلمه control
control “بازرسى کردن ،کنترل کردن فرمان ،اختيار،بازرسى نظارت ،جلوگيرى ،سيستم کنترل شبکه دستگيره کنترل ،مهار،کنترل کردن ،نظارت کردن ،تنظيم کردن ،بازرسى ،کنترل ،بازبينى ،کاربرى علوم مهندسى : بازديد کامپيوتر : کنترل قانون ـ فقه : نظارت و مميزى کردن روانشناسى : مهار کردن زيست شناسى : واپاد بازرگانى : نظارت ورزش : توپزن دقيق علوم هوايى : فرمان علوم نظامى ...
Read More »ترجمه کلمه contriver
contriver مدبر،طرح ريز،کوشا وزرنگ
Read More »ترجمه کلمه contrived scarcity
contrived scarcity “کميابى ساختگى ،کميابى مصنوعى قانون ـ فقه : کميابى مصنوعى بازرگانى : کميابى ساختگى”
Read More »