ترجمه کلمه correspondence chess

correspondence chess ورزش : بازى شطرنج مکاتبه اى

ترجمه کلمه correspondence

correspondence ” )=correspondency(ارتباط،مطابقت ،تشابه ،مراسلات ،تناظر،مکاتبه ،مکاتبات علوم مهندسى : مطابقت قانون ـ فقه : مکاتبات روانشناسى : مکاتبه”

correspond “برابربودن ،بهم مربوط بودن ،مانند يا مشابه بودن( با toيا)with،مکاتبه کردن(با)with ،رابطه داشتن علوم مهندسى : مطابق بودن”

correption اختصار،کوتاه کردن

correlogram شيمى : همبستگى نگاشت

correlative with each other لازم و ملزوم يکديگر

correlative “بهم پيوسته ،لازم و ملزوم ،وابسته بهم ،جفتى ،لازم وملزوم علوم مهندسى : جفت نظير قانون ـ فقه : نظير”

correlation time شيمى : زمان همبستگى

correlation ratio “شيمى : نسبت همبستگى روانشناسى : بهر همبستگى”

correlation measurement شيمى : اندازه گيرى همبستگى