cradle “حفظ گوى در تور چوب لاکراس ،نيم پشتک بجلو نيم چرخش و برگشتن روى پشت( ترامپولين)،زين قايق ،مهد،درگهواره قرار دادن ،درچهارچوب ياکلاف قرار دادن معمارى : کلاف سر ستون ورزش : نيم پشتک بجلو نيم چرخش و برگشتن روى پشت علوم نظامى : گهواره توپ علوم دريايى : زين”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه craddle (wrapping)
craddle (wrapping) “سر و ته يکى( کشتى) ورزش : سر و ته يکى”
Read More »ترجمه کلمه cracky
cracky ترک دار،ترک بردار،زودشکن ،خشک مغز
Read More »ترجمه کلمه cracksman
cracksman (ز.ع ).دزد شبانه ،شبگرد
Read More »ترجمه کلمه crackpot
crackpot (ز.ع ).ديوانه بى ازار،خل
Read More »ترجمه کلمه cracknel
cracknel يکجورکلوچه خشک وترد،گوشت خوک سرخ شده وخشکيده
Read More »ترجمه کلمه crackly
crackly پيچيده ،چين خورده
Read More »ترجمه کلمه crackling
crackling ترق وتروق ،جزجز،صورت نمکى
Read More »ترجمه کلمه crackleware
crackleware ظروفى که سطح انها ترک داريامودارمينمايد
Read More »ترجمه کلمه crackle
crackle صداى ترق وتروق ،صداى انفجار پى در پى ،صداى انفجار وشکستگى توليد کردن ،شکستن
Read More »