crash land سقوط کردن هواپيما
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه crash dolly
crash dolly “علوم نظامى : جرثقيل چرخدار اخراجات علوم دريايى : جرثقيل چرخدار اخراجات”
Read More »ترجمه کلمه crash dive
crash dive ناگهان بزير اب رفتن( زير دريايى يا شناگر)
Read More »ترجمه کلمه crash conversion
crash conversion کامپيوتر : تبديل يک سيستم به سيستم ديگر به وسيله به پايان بردن عمليات سيستم قديمى به هنگام اجرا شدن سيستم جديد
Read More »ترجمه کلمه crash boat
crash boat علوم نظامى : قايق نجات
Read More »ترجمه کلمه crash
crash “از کار افتادن ،پايان عمليات کامپيوتر،توقف سيستم از طريق خرابى سخت افزارى يا اشتباه نرم افزارى ،قفل ،سرنگون ،متوقف ،شکستگى ،سقوط هواپيما،خردکردن ،درهم شکستن ،ريز ريز شدن ،سقوط کردن هواپيما،ناخوانده وارد شدن ،صداى بلند يا ناگهانى( در اثر شکستن)،سقوط کامپيوتر : خرابى قانون ـ فقه : ورشکستگى ناگهانى علوم نظامى : تصادف خودرو برخورد به چيزى”
Read More »ترجمه کلمه crapulous
crapulous ناخوش ،پرخور،ميگسار
Read More »ترجمه کلمه crapulent
crapulent پرخور،وابسته به هرزه خورى و زياده روى
Read More »ترجمه کلمه crapulence
crapulence زياده روى درخوردونوش ،بى اعتدالى ،عياشى
Read More »ترجمه کلمه crapshooter
crapshooter طاس انداز
Read More »