crinkle پيچاندن ،تاب دادن ،مضرس ،زيگ زاگ ،دندانه دندانه
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه crinite
crinite مودار،مويى
Read More »ترجمه کلمه cringle 2
cringle 2 علوم دريايى : حلقه زدن
Read More »ترجمه کلمه cringle 1
cringle 1 “حلقه چادر علوم دريايى : حلقه بادبان”
Read More »ترجمه کلمه cringle
cringle حلقه طنابى ،طناب حلقه شده
Read More »ترجمه کلمه cringe
cringe چاپلوسانه فروتنى کردن ،انقباض غير ارادى ماهيچه
Read More »ترجمه کلمه crimson
crimson “برنگ خون ،قرمز سير،لاکى ،قرمز کردن علوم مهندسى : لاکى”
Read More »ترجمه کلمه crimpy
crimpy منقبض ،چروک دار،پيچيده
Read More »ترجمه کلمه crimpled
crimpled چين دار،چوروک خورده
Read More »ترجمه کلمه crimping groove
crimping groove “شيار استحکام علوم نظامى : شيار استقرار”
Read More »