cross face “درو از جلو( کشتى) ورزش : درو از جلو”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه cross-eyed
cross-eyed لوچ ،دوبين
Read More »ترجمه کلمه cross-eye
cross-eye لوچى ،کج بينى ،دو بينى
Read More »ترجمه کلمه cross examiner
cross examiner بازجويى کننده ،مستنطق
Read More »ترجمه کلمه cross examine
cross examine استنطاق کردن ،بازجويى کردن
Read More »ترجمه کلمه cross examination
cross examination “استنطاق بازجويى از شهود،مواجهه دادن شهود،بازجويى همگانى ،تحقيق چند جانبه بازپرسى کردن ،استنطاق ،بازرسى( از شاهد) قانون ـ فقه : به طور کلى در CL کليه شهود و کارشناسان و مامورين کشف جرم در موقع محاکمه بايد علنا “”و حضورا “”اطلاعات خود را بيان دارند و دادستان و وکيل متهم حق سوال کردن از ايشان را دارند علوم ...
Read More »ترجمه کلمه cross elasticity of demand
cross elasticity of demand “کشش متقاطع تقاضا،درصد تغيير تقاضاى يک کالا نسبت به درصد تغيير قيمت کالاى ديگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از: بازرگانى : Eab = ) dQa/dPb ( * ) Pb/Qa (”
Read More »ترجمه کلمه cross disbursing
cross disbursing “کد به کد کردن علوم نظامى : انتقال اعتبار از يک قسمت به قسمت ديگر تبديل اعتبارات”
Read More »ترجمه کلمه cross cut saw
cross cut saw معمارى : اره دو سر
Read More »ترجمه کلمه cross-cut
cross-cut علوم مهندسى : برش افقى
Read More »