curd کشک ،شيربسته شده ،بستن( در مورد شير)،دلمه شدن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه curcumin
curcumin ماده رنگى زردچوبه ،رنگ نارنجى ساختگى
Read More »ترجمه کلمه curcuma
curcuma زردچوبه
Read More »ترجمه کلمه curbstone
curbstone سنگ جدول پياده رو خيابان
Read More »ترجمه کلمه curb weight
curb weight علوم نظامى : وزن کل خودرو با سوخت و تجهيزات
Read More »ترجمه کلمه curb chain
curb chain ورزش : زنجير وصل به هويزه زير فک اسب
Read More »ترجمه کلمه curb
curb “زنجير،بازداشت ،جلوگيرى ،لبه پياده رو،محدود کردن ،داراى ديواره يا حايل کردن ،تحت کنترل دراوردن ،فرونشاندن معمارى : جدول ورزش : برجستگى لبه هاى داخلى مسير دو”
Read More »ترجمه کلمه curatorship
curatorship تصدى کتابخانه وموزه ومانند ان ،ولايت
Read More »ترجمه کلمه curatorial
curatorial مربوط به ( وظيفه ) نگهبان يامتصدى کتابخانه ياموزه
Read More »ترجمه کلمه curator
curator کتابدار،موزه دار،نگهبان ،متصدى
Read More »