debut اغاز کار،نخستين مرحله دخول در بازى يا جامعه ،شروع بکار کردن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه deburr
deburr “پليسه گرفتن علوم مهندسى : پليسه گيرى کردن”
Read More »ترجمه کلمه debunk
debunk احساسات غلط و پوچ را از کسى دور کردن ،کسى را اگاه و هدايت کردن ،کم ارزش کردن
Read More »ترجمه کلمه debugging aids
debugging aids “ادوات اشکال زدايى کامپيوتر : وسائل اشکال زدايى”
Read More »ترجمه کلمه debugging a program
debugging a program کامپيوتر : اشکال زدايى يک برنامه
Read More »ترجمه کلمه debugging
debugging “اشکال زدايى کامپيوتر : اشکال زدائى”
Read More »ترجمه کلمه debugger
debugger “برنامه اشکال زدايييثلاعللهگل ،اشکال زدائى کامپيوتر : اشکال يابى”
Read More »ترجمه کلمه debug aids
debug aids “ادوات اشکال زدايى کامپيوتر : ابزار اشکال زدايى”
Read More »ترجمه کلمه debug
debug “اشکال زدائى کردن ،اشکال زدايى کردن علوم مهندسى : گرفتن پارازيت کامپيوتر : اشکال زدايى”
Read More »ترجمه کلمه debtor
debtor “مدين ،مقترض ،مقروض ،مديون ،ستون بدهکار قانون ـ فقه : مديون ،محيل بازرگانى : بدهکار،مديون”
Read More »