فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
demurral تاخير
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه demurrage
demurrage “بيکار و معطل نگهداشتن کشتى بيش از مدتى که جهت بارگيرى يا تخليه يا طى مسافت مبداء به مقصد لازم است ،جريمه تاخير،هزينه معطلى در حمل با قطار يا کشتى ،خسارت بيکار ماندگى ،کرايه معطلى( در راه اهن و کشتى)،تاخير کردن ،نگاهداشتن ،حق باراندازى گرفتن قانون ـ فقه : خسارت تاخير تخليه کشتى ،جهت اين تاخير مسبب ان بايد ...
Read More »ترجمه کلمه demurrable
demurrable اعتراض پذير،اشکال کردنى
Read More »ترجمه کلمه demureness
demureness سنگينى ( ظاهرى) ،وقار ( ساختگى) ،ازرم ساختگى
Read More »ترجمه کلمه demurely
demurely بسنگينى ،با ازرم ،باوقاروشرم ساختگى
Read More »ترجمه کلمه demure
demure متين ،موقر،محتاط،جدى ،سنگين
Read More »ترجمه کلمه demur
demur “ايراد بدون ورود در ماهيت بدوى ،در CL حالتى است که مدعى عليه ،کمرويى کردن ،ناز،(حق ).تقاضاى درنگ يا مکث کردن ،(م.م ).درنگ کردن ،مهلت خواستن ،استثنا قائل شدن ،تاخير،ترديد راى قانون ـ فقه : ايراد مى کند که مدعى يا ادعاى وى شرايط قانونى لازم را فاقد است . در اين حالت موضوع به دادگاه احاله مى شود ...
Read More »ترجمه کلمه demultiplexor
demultiplexor مقسم
Read More »ترجمه کلمه demultiplexer
demultiplexer “تقسيم کننده کامپيوتر : مقسم”
Read More »ترجمه کلمه demulcent
demulcent ت سکين دهنده ،مرهم
Read More »