ترجمه کلمه descendants of the prophet

descendants of the prophet قانون ـ فقه : سادات

ترجمه کلمه descendants

descendants “احفاء قانون ـ فقه : اولاد”

descendant “نواده ،نوه ،نسل ،زاده( در جمع )اولاد،زادگان قانون ـ فقه : ولد،نسل”

descendanbts of the family or tribe قانون ـ فقه : بنى

descend “پايين امدن ،فرود امدن ،نزول کردن قانون ـ فقه : به ارث رسيدن علوم نظامى : نزول کردن”

desceht فرودايى ،پايين امدن ،نزول ،سرازيرى

descant زياد سخن راندن ،بسط مقال دادن ،اواز زير خواندن ،ازادانه انتقاد کردن

descaling علوم مهندسى : پوسته زدايى

desalting “شيمى : نمک زدايى زيست شناسى : نمک زدايى”

desalt نمک گرفتن از،نمک گيرى کردن از