فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
detective “کاراگاه ،کارگاه قانون ـ فقه : کاراگاه ،مفتش”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه detection range
detection range “برد اکتشافى علوم نظامى : قدرت اکتشافى”
Read More »ترجمه کلمه detection limit
detection limit شيمى : حد اشکارسازى
Read More »ترجمه کلمه detection
detection “اشکارسازى ،اشکار سازى( وسايل مخابراتى)،يافت ،رديابى ،کشف ،بازيابى ،بازرسى ،تفتيش ،اکتشاف کامپيوتر : کشف قانون ـ فقه : کشف شيمى : اشکارسازى نجوم : نمايان سازى علوم نظامى : اشکار سازى”
Read More »ترجمه کلمه detecting crystal
detecting crystal شيمى : بلور اشکارساز
Read More »ترجمه کلمه detecting circuit
detecting circuit “مدار حساس مين علوم نظامى : مدار کشف کننده مين”
Read More »ترجمه کلمه detectable
detectable يافتنى ،قابل کشف
Read More »ترجمه کلمه detectability
detectability شيمى : قدرت اشکارسازى
Read More »ترجمه کلمه detect
detect “يافتن ،پيدا کردن ،کشف کردن ،(م.م).نمايان ساختن علوم نظامى : اشکار کردن”
Read More »ترجمه کلمه detatch (jf)
detatch (jf) علوم دريايى : جدا ساختن
Read More »