ترجمه کلمه discomfort-relief ratio

discomfort-relief ratio روانشناسى : بهر راحتى – ناراحتى

ترجمه کلمه discomfort

discomfort )=discomfiture(ناراحتى ،رنج ،زحمت ،ناراحت کردن

discomfiture )=discomfort(ناراحتى ،رنج ،زحمت ،ناراحت کردن

discomfit خنثى کردن ،ايجاد اشکال کردن ،دچار مانع کردن ،ناراحت کردن ،بطلان

discombobulate مغشوش کردن ،درهم و برهم کردن ،مختل کردن

discolourment بدرنگ سازى ،رنگ برى ،بدرنگى

discolour تغيير رنگ دادن ،بى رنگ کردن

discoloration “بى رنگى ،رنگ رفتگى علوم مهندسى : رنگ زدايى”

discolor “تغيير رنگ دادن ،بى رنگ کردن علوم مهندسى : زدودن رنگ”

discoidal صفحه مانند،قرص مانند