disenslave ازبندگى ازادکردن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه disengorgement
disengorgement استفراغ ،رد،قى ،پس دادن ،ريزش
Read More »ترجمه کلمه disengagement
disengagement “خلاص ،قطع درگيرى ،جدا شدن از دشمن عقب نشينى اختيارى ،رهايى از قيد يا تعهد،متارکه روابط علوم مهندسى : قطع علوم نظامى : قطع تماس با دشمن”
Read More »ترجمه کلمه disengaged
disengaged رها،ازاد،بيکار،فارغ ،خالى
Read More »ترجمه کلمه disengage
disengage “خلاص کردن ،از گير در اوردن ،از قيد رها کردن ،باز کردن علوم مهندسى : قطع کردن ورزش : رد کردن شمشيراز زير شمشير حريف براى حمله”
Read More »ترجمه کلمه disendow
disendow از عطيه محروم کردن ،نبخشيدن
Read More »ترجمه کلمه disencumbrance
disencumbrance رهايى ازقيدياگرفتارى ،رهاسازى ازقيد
Read More »ترجمه کلمه disencumber
disencumber رها کردن( از بار يا مانع)،از قيد ازاد کردن
Read More »ترجمه کلمه disenchantment
disenchantment رهايى از طلسم ،رفع توهم
Read More »ترجمه کلمه disenchant
disenchant رفع طلسم کردن ،(مج ).از شيفتگى در اوردن
Read More »