foundation soil “پى ريزى ساختمان علوم مهندسى : شالوده ساختمان فونداسيون ساختمان”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه foundation-stone
foundation-stone سنگ شالوده ،نخستين سنگى که با ايين هاى ويژه براى بنيادبنگاهى
Read More »ترجمه کلمه foundation paste
foundation paste معمارى : شفته
Read More »ترجمه کلمه financial position
financial position بازرگانى : وضعيت مالى
Read More »ترجمه کلمه foundation pile
foundation pile “تير فونداسيون علوم مهندسى : ميله هايى که در فونداسيون قرار مى گيرد”
Read More »ترجمه کلمه foundation gallery
foundation gallery “گالرى پى معمارى : نقب پى”
Read More »ترجمه کلمه foundation joint
foundation joint “عمران : درز اتصالى که بين پى و ساختمان تعبيه ميشود معمارى : درز پى”
Read More »ترجمه کلمه foundation materials
foundation materials عمران : مصالح پى سازى
Read More »ترجمه کلمه foundamental blow
foundamental blow ورزش : ضربه کارساز
Read More »ترجمه کلمه foundation
foundation “فونداسيون ،فوندامنت ،شالوده اصل ،سازمان خيريه ،شالوده ،پايه ،پى ريزى ،اساس ،بنياد،تاسيس ،بنيان ،بنگاه ،موسسه خيريه علوم مهندسى : مبنا عمران : پى ساختمان معمارى : پى قانون ـ فقه : بنياد روانشناسى : بنياد ورزش : انداختن تمام ميله هاى بولينگ در دور نهم”
Read More »