فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
fraction “جزء،کسرى از،بخشى از،کسر( در رياضيات)،شکستن ،شکستگى ،ترک خوردگى ،شکاف ،برخه ،کسر( کسور)،بخش قسمت ،تبديل بکسر متعارفى کردن ،بقسمتهاى کوچک تقسيم کردن علوم مهندسى : خرده شيمى : کسر روانشناسى : کسر علوم نظامى : درصدى از قسمتى از”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه fracas
fracas قيل وقال ،مزاحمت ،زد وخورد،بلوا
Read More »ترجمه کلمه fracmentation
fracmentation تکه تکه شدن
Read More »ترجمه کلمه fr (fixed ratio)
fr (fixed ratio) روانشناسى : نسبتى ثابت
Read More »ترجمه کلمه fr schedule
fr schedule روانشناسى : برنامه نسبتى ثابت
Read More »ترجمه کلمه fra
fra (درميان راهبان )برادر
Read More »ترجمه کلمه fpa
fpa “free of particular average بازرگانى : معاف از جبران خسارت خاص”
Read More »ترجمه کلمه fpad
fpad “freight payable at distination بازرگانى : هزينه حمل در مقصد پرداخت مى شود”
Read More »ترجمه کلمه find out
find out دريافتن ،پى بردن ،کشف کردن ،مکشوف کردن
Read More »ترجمه کلمه fpla
fpla “Field Programming Logic Array،ارايه منطقى برنامه پذير در محل کامپيوتر : ارايه منطقى قابل برنامه ريزى ميدان”
Read More »