fraise شلوغ ،ولوله ،چاپلوسى کردن ،ريشخند کردن ،گشادتر کردن سوراخ ،اره مدور،نرده دار کردن ،دهانه چيزى را گشادتر کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه frail
frail نازک ،نحيف ،شکننده ،زودگذر،سست در برابر وسوسه شيطانى ،گول خور،بى مايه
Read More »ترجمه کلمه frailly
frailly بسستى ،بطورشکننده ،باضعف اخلاقى
Read More »ترجمه کلمه fragrance
fragrance “خوشبويى ،بوى خوش ،رايحه وعطر،چيز معطر شيمى : عطراگينى”
Read More »ترجمه کلمه fragrant
fragrant “گلى( در رده بندى بوها)،خوشبو،معطر روانشناسى : گلى”
Read More »ترجمه کلمه fragrantly
fragrantly بطور معطر
Read More »ترجمه کلمه fragmentation
fragmentation “تکه تکه شدن ،تکه تکه شونده ،ضد نفر کامپيوتر : تکه تکه کردن شيمى : قطعه قطعه شدن روانشناسى : چند پارگى بازرگانى : چند پارگى علوم نظامى : گلوله افشان”
Read More »ترجمه کلمه fragmented
fragmented روانشناسى : چند پاره
Read More »ترجمه کلمه fragmentize
fragmentize =fragmentate
Read More »ترجمه کلمه fine
fine “مصادره کردن ،بسيار اماده ،تاوان ،غرامت ،جريمه کردن ،جريمه گرفتن از،صاف کردن ،کوچک کردن ،صاف شدن ،رقيق شدن ،خوب ،فاخر،نازک ،عالى ،لطيف ،نرم ،ريز،شگرف علوم مهندسى : ظريف قانون ـ فقه : جزاى نقدى ،جريمه کردن بازرگانى : غرامت ورزش : ضربه توپزن به پشت منطقه خود”
Read More »