فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
front-wheel brake علوم مهندسى : ترمز چرخ جلو
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه fingerling
fingerling (ج.ش ).ماهى ازاد،چيز کوچک و بى اهميت
Read More »ترجمه کلمه front takedown with outside single leg
front takedown with outside single leg “زير يک خم از مچ پا با حالت بزکش( کشتى) ورزش : زير يک خم از مچ پا با حالت بزکش”
Read More »ترجمه کلمه front underlock (halter)
front underlock (halter) “خيمه کامل و پريدن به پشت حريف( کشتى) ورزش : خيمه کامل و پريدن به پشت حريف”
Read More »ترجمه کلمه front view
front view “پيشانى ،نماى جلويى علوم مهندسى : نماى جلو معمارى : جبهه”
Read More »ترجمه کلمه front runner
front runner ورزش : دونده پيشتاز
Read More »ترجمه کلمه front sight
front sight علوم نظامى : مگسک
Read More »ترجمه کلمه front strain
front strain شيمى : کرنش پيچشى
Read More »ترجمه کلمه front rake
front rake علوم مهندسى : زاويه شيب
Read More »ترجمه کلمه front rank
front rank صف جلو
Read More »