فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
finish “کامل کردن ،پايان مسابقه ،بپايان رسانيدن ،تمام کردن ،رنگ وروغن زدن ،تمام شدن ،پرداخت رنگ وروغن ،دست کارى تکميلى ،پايان ،پرداخت کار علوم مهندسى : تکميل کردن ورزش : بيرون اوردن پارو در هر بار از اب علوم هوايى : پرداخت”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه fuchsine
fuchsine (ش ).رنگ قرمز مايل به ابى که براى رنگ اميزى پشم وابريشم وچرم بکا رميرود
Read More »ترجمه کلمه fuck
fuck گاييدن ،سپوختن
Read More »ترجمه کلمه fucate
fucate رنگ زده ،رنگ کرده ،جازده
Read More »ترجمه کلمه fuchsia
fuchsia (گ.ش ).گل اويز،گل گوشواره ،فوکسيه
Read More »ترجمه کلمه fuchsin
fuchsin “(ش ).رنگ قرمز مايل به ابى که براى رنگ اميزى پشم وابريشم وچرم بکا رميرود شيمى : فوشين”
Read More »ترجمه کلمه fsk
fsk کامپيوتر : Frequency Shift Keying
Read More »ترجمه کلمه fubsy
fubsy چاق وچله ،گوشتالو،کوتاه وکلفت ،قوز کرده
Read More »ترجمه کلمه frying of arc
frying of arc الکترونيک : صداى جرقه
Read More »ترجمه کلمه frying pan
frying pan ماهى تابه ،تاوه ،يغلا
Read More »