فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
fulmine باتهديدصادرکردن ،غريدن ،منفجرشدن ،تشرزدن ،تهديدکردن ،اتش گرفتن
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه fulminic acid
fulminic acid (ش ).اسيد فولمى نيک بفرمولCNOH
Read More »ترجمه کلمه fulminate
fulminate “(م.ک ).رعد وبرق زدن ،غريدن ،منفجر شدن ،محترق شدن ،باتهديد سخن گفتن ،دادوبيداد راه انداختن ،اعتراض کردن شيمى : فولمينات”
Read More »ترجمه کلمه fulminating
fulminating )=fulminant(اتشگير،محترق شونده ،غرش کننده
Read More »ترجمه کلمه fulmination
fulmination غرش ،فحاشى ،تهديد
Read More »ترجمه کلمه fulmar
fulmar (ج.ش ).مرغى مانند مرغ طوفان
Read More »ترجمه کلمه fulminant
fulminant )=fulminating(اتشگير،محترق شونده ،غرش کننده
Read More »ترجمه کلمه fully qualified
fully qualified قانون ـ فقه : جامع الشرايط
Read More »ترجمه کلمه fully responsible
fully responsible قانون ـ فقه : مکلف
Read More »ترجمه کلمه fully ionized plasma
fully ionized plasma علوم هوايى : پلاسماى تمام يونيزه
Read More »