giddy گيج ،بى فکر،مبتلا به دوار سر،متزلزل
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه giffen good
giffen good “کالاى گيفن بازرگانى : نوعى کالاى پست که اثر درامدى ان بزرگتر از اثر جانشينى بوده و تقاضا با بالا رفتن قيمت افزايش مييابد منحنى تقاضا در مورد کالاى گيفن صعودى است”
Read More »ترجمه کلمه gift
gift “عطيه ،عين موهوبه ،هبه کردن ،بخشش ،پيشکشى ،نعمت ،موهبت ،پيشکش کردن( به)،بخشيدن( به)،هديه دادن ،داراى استعداد کردن ،ره اورد،هديه قانون ـ فقه : هديه ،بخشيدن به”
Read More »ترجمه کلمه giddily
giddily از روى گيجى
Read More »ترجمه کلمه giddiness
giddiness “گيجى ،سرگيجه روانشناسى : سرگيجه”
Read More »ترجمه کلمه gibus
gibus کلاه نرمى که دراپرابرسرميگذارندبراى اينکه هرچه بران مشت بزنند
Read More »ترجمه کلمه gid
gid سرگيجه گوسفند و امثال ان ،گيج ،احمق
Read More »ترجمه کلمه giddap
giddap (در فرمان دادن به اسب )جلو برو،تند تر برو
Read More »ترجمه کلمه giblets
giblets دل وجگروچينه دان وپاونوک بال غاز
Read More »ترجمه کلمه galleass
galleass کشتى بادبانى و پارويى بزرگ قرون ۱۷ و۱۸
Read More »