ترجمه کلمه glad hand

glad hand خوشامد گويى صميمانه ،خوشامد گرم ،درود گرم

ترجمه کلمه glad tidings

glad tidings مژده ،بشارت ،خبر خوش ،نويد

gladden خوشنود کردن ،خرسند کردن ،خوشحال کردن ،شاد شدن

gallimaufry فضولى

glad خرسند،خوشحال ،شاد،خوشرو،مسرور،خوشنود

glacier snout معمارى : يخچال پوز

glaciology علمى که در باره تجمع برف و يخ و انجماد در دوره هاى يخبندان بحث ميکند،برف رود شناسى ،يخبندان شناسى

glacis “سرازيرى ملايم ،شيب ،حصار يا مانع محافظ عمران : شيب ملايم”

glaciation “يخ زدن ،يخ بستن ،انجماد زيست شناسى : يخ زدگى”

glacier “کوه يخ ،توده يخ غلطان ،يخ رود،برف رود،توده يخ غلتان ،رودخانه يخ ،يخچال طبيعى عمران : رودخانه يخ معمارى : يخچال زيست شناسى : يخ کوهه”