glassphalt “گلاسفالت زيست شناسى : اسفالت شيشه دار”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه gallium
gallium “symb:،ميباشد شيمى : گاليم”
Read More »ترجمه کلمه glassily
glassily بطور صاف و زلال ،بطور مات و بى حرکت
Read More »ترجمه کلمه glassine
glassine نوعى کاغذ نازک شفاف يا نيمه شفاف که هوا يا روغن از ان نميتواند عبور کند،کاغذ شيشه نما
Read More »ترجمه کلمه glasses
glasses عينک
Read More »ترجمه کلمه glassful
glassful مظروف يک ليوان ،بقدر يک ليوان
Read More »ترجمه کلمه glasshouse
glasshouse “شيشه گرخانه ، )greenhouse(گلخانه معمارى : گلخانه”
Read More »ترجمه کلمه glass ware
glass ware علوم مهندسى : ظروف شيشه
Read More »ترجمه کلمه glass wool
glass wool “پشم يا براده شيشه ،پشم شيشه ،توده اى از رشته هاى شيشه اى که بعنوان عايق گرما يا در تصفيه هوا بکار مير ود عمران : پشم شيشه معمارى : پشم شيشه شيمى : پشم شيشه”
Read More »ترجمه کلمه glassblower
glassblower شيشه گر
Read More »