thread “پيچ کردن ،دنده دار کردن ،مارپيچ ،دنده پيچ ،سيم ،ريسمان ،قيطان ،رزوه ،شيارداخل پيچ ومهره ،شيار،برجستگى ،رگه ،نخ کردن ،بند کشيدن ،نخ کشيدن به ،موجى کردن ،داراى خطوط برجسته کردن ،حديده وقلاويز کردن ،رشته رشته شدن ،مثل نخ باريک شدن علوم مهندسى : نخ يا قيطان عمران : نخ معمارى : ريسمان علوم هوايى : دندانه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه thrawart
thrawart پيچ خورده ،در رفته ،خودسر،کج خلق
Read More »ترجمه کلمه tithable
tithable عشر دهنده ،عشر گرفتن ،مشمول عشريه
Read More »ترجمه کلمه thraw
thraw حالت نزع ،رنج ،عصبانيت ،خشم ،دردبردن ،دردکشيدن ،پيچ خورده ،دررفته
Read More »ترجمه کلمه tithe
tithe “عشريه ،ده يک گرفتن از قانون ـ فقه : عشريه”
Read More »ترجمه کلمه taker
taker قبول کننده شرط
Read More »ترجمه کلمه tither
tither عشر دهنده ،عشر گيرنده
Read More »ترجمه کلمه thrasonical
thrasonical لاف زن ،از روى لاف وگزاف
Read More »ترجمه کلمه tithing
tithing (وضع ) ماليات ده يک
Read More »ترجمه کلمه thrashing
thrashing “مقدار مفرط حرکت صفحات از حافظه ثانوى به حافظه داخلى ،سربار مربوط به تعويض حافظه در سيستم حافظه مجازى کامپيوتر : وضعيتى در يک سيستم عملکرد چند برنامه اى که کامپيوتر بايد بجاى اجراى برنامه ها وقت بيشترى را صرف صفحه بندى کند”
Read More »