سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه grade

grade “دسته بندى کردن ،طبقه بندى کردن کلاسه کردن ،کلاس کيفيت ،زبرى ،نوع ،درجه بندى کردن ،رتبه بندى کردن ،گراد،کلاس ،پايه ،درجه بندى ،رتبه ،مرحله ،درجه شدت(مرض وتب)،انحراف ازسطح تراز،الگوى لباس ،ارزش نسبى سنگ معدنى ،درجه موادمعدنى ،درجه بندى کردن ،دسته بندى کردن ،طبقه بندى کردن ،جورکردن ،باهم اميختن ،اصلاح نژادکردن ،هموارکردن ،شيب منظم دادن ،تسطيح کردن ،نمره دادن علوم ...

Read More »

ترجمه کلمه gradate

gradate بتدريج و بطور غير محسوس تغيير رنگ دادن ،بتدريج بارنگ ديگراميختن ،درجه بندى کردن ،مخلوط کردن ،تدريجا عمل کردن يا شدن

Read More »

ترجمه کلمه gradation

gradation “ارتقاى درجه ،ترفيع درجه گرفتن ،درجه بندى ،سلسله ،درجه ،تدريج ،(در هنرهاى زيبا )انتقال تدريجى ،ارتقاء روانشناسى : تدريج علوم نظامى : ترفيع”

Read More »

ترجمه کلمه gracious

gracious توفيق دهنده ،فيض بخش ،بخشنده ،رئوف ،مهربان ،دلپذير،زير دست نواز،خير خواه ،(ک).خوشايند،مطبوع داراى لطف

Read More »