grillage “شبکه اى از تيرهاى سنگين که در جاهاى سست بجاى پى ساختمان قرار ميدهند،(در تورسازى )زمينه و طرح مشبک تورى و غيره عمران : شبکه ساختمانى معمارى : شبکه اى از تيرهاى سنگين که بجاى پى ساختمان قرار ميدهند”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه grillage foundation
grillage foundation عمران : پى شبکه اى
Read More »ترجمه کلمه grille
grille ” )grill(پنجره مشبک ،شبکه ،پنجره کوچک بليط فروشها( در سينما و غيره) الکترونيک : پنجره بلندگو معمارى : شبکه”
Read More »ترجمه کلمه grignard reagent
grignard reagent شيمى : واکنشگر گرينيارد
Read More »ترجمه کلمه grill
grill سيخ شبکه اى ،گوشت کباب کن ،روى سيخ يا انبر کباب کردن ،بريان کردن ،عذاب دادن ،پختن ،بريان شدن
Read More »ترجمه کلمه grift
grift گوش برى کردن
Read More »ترجمه کلمه grifter
grifter فروشنده اى که بهمراه سيرک ميرود،دزد،جيب بر
Read More »ترجمه کلمه grig
grig (ج.ش ).مارماهى کوچک ،زنجره ،ملخ ،مخلوق کوچک ،مرغ پا کوتاه ،شخص مسرور و بانشاط،ازار رساندن ،نا اميد کردن
Read More »ترجمه کلمه griffin
griffin ( )griffon(افسانه )شير دال ،جانورى که نيم بدنش شير و نيم بدنش دال بوده
Read More »ترجمه کلمه griffon
griffon )griffin(يکجور لاشخور،عنقا،اشتر،گاو
Read More »