gripping power “چسبندگى علوم مهندسى : قدرت مهارکنندگى معمارى : دوسيدگى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه gripper edge
gripper edge علوم نظامى : کاغذ گير ماشين چاپ
Read More »ترجمه کلمه gripping appliance
gripping appliance علوم مهندسى : وسايل بست و مهارکنندگى
Read More »ترجمه کلمه gripes
gripes شکم درد
Read More »ترجمه کلمه gangliated
gangliated روانشناسى : گره دار
Read More »ترجمه کلمه grippe
grippe ( )grip(طب )نزله وبايى ناى ،زکام همه جا گير،گريپ ،انفلوانزا
Read More »ترجمه کلمه gripe
gripe “تسمه قايق ،بند قايق ،گيره ،چسبيدن قبضه کردن ،چنگ زدن ،شکايت ،شکوه کردن ،نق نق زدن ،گله کردن ،گله ،محکم گرفتن ،با مشت گرفتن ،ازردن ،فهميدن ،گير،گرفتن ،چنگ ،تسلط،مهارت ،درد سخت ،تشنج موضعى ،قولنج علوم نظامى : دستگيره”
Read More »ترجمه کلمه griped
griped محکم گرفتن ،شکم را پيچ دادن ،زور اوردن ،گير يا گيره ،قبضه ،مشت ،فشار
Read More »ترجمه کلمه griper
griper نق نقى ،کسيکه مرتب شکايت ميکند
Read More »ترجمه کلمه grip
grip “گير دادن ،ترمينال ،طرز گرفتن وسيله ،برش ،بريدگى براى گذراندن اب ،دستگيره ،چنگک ،گيره ،چنگ زنى ،چنگ ،نيروى گرفتن ،ادراک و دريافت ،( )grippe(طب )نزله وبايى ناى ،زکام همه جاگير،انفلوانزا،گريپ ،نهر کوچک ،نهر کندن ،محکم گرفتن ،چسبيدن به علوم مهندسى : بست معمارى : جوى روباز کوچک ورزش : گرفتن علوم نظامى : قلاب”
Read More »