ground-adjustable propeller علوم هوايى : ملخى که گام انرا تنها از خارج و روى زمين ميتوان تغيير داد و نه در حال پرواز
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه ground alert
ground alert “اماده باش زمينى هواپيماها علوم نظامى : اماده باش ۱۵ دقيقه اى هواپيماها”
Read More »ترجمه کلمه ground antenna
ground antenna الکترونيک : انتن زمينى
Read More »ترجمه کلمه grouchy
grouchy بد خلق
Read More »ترجمه کلمه ground
ground “زمين کردن ،کف زمين ،عرصه ،جهت ،سبب ،تماس دادن توپ با زمين( رگبى)،خاک( کشتى)،به گل نشاندن ناو،کار گذاشتن يا مستقر کردن ،محوطه ،اتصال زمين ،اتصال منفى ،اتصال بدنه ،قطب منفى ،اتصال به زمين ، :)n.& vt.& vi.(زمين ،خاک ،ميدان ،زمينه ،عنوان ،کف دريا،اساس ،پايه ،بنا کردن ،برپا کردن ،بگل نشاندن ،اصول نخستين را ياد دادن(به)،فرودامدن ،بزمين نشستن ،اساسى ،زمان ...
Read More »ترجمه کلمه grotto
grotto “سرداب ، )grot(غار معمارى : غار زيرزمينى”
Read More »ترجمه کلمه grouch
grouch بد خلقى ،لجاجت ،لج ،ادم ناراحت
Read More »ترجمه کلمه grotesqueness
grotesqueness عدم تناسب ،غرابت
Read More »ترجمه کلمه grotesquerie
grotesquerie چيز عجيب و غريب ،چيز بى تناسب ،غريبى
Read More »ترجمه کلمه grotesquery
grotesquery کلام يا حرکت بى تناسب و،غريب
Read More »