headlong باکله ،سربجلو،بادست پاچگى ،تند،سراسيمه ،بى پروا،شيرجه رونده ،معلق ،عجول
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه
ترجمه کلمه headman
headman “کدخدا،رئيس ،بزرگ ،بزرگتر،پيشوا،سرپرست قانون ـ فقه : رئيس ورزش : پاس دادن به يار نزديک دروازه حريف”
Read More »ترجمه کلمه headlight
headlight چراغ جلو ماشين
Read More »ترجمه کلمه headline
headline “عنوان ،سرصفحه ،سطر درشت ،در بالاى صفحه ،ريسمان ،طناب علوم نظامى : طناب سينه ناو علوم دريايى : طناب سينه ناو”
Read More »ترجمه کلمه
ترجمه کلمه
ترجمه کلمه headless
headless بى سر
Read More »ترجمه کلمه
ترجمه کلمه headlamp
headlamp علوم مهندسى : نورافکن
Read More »