unify متحد کردن ،يکى کردن ،يکى شدن ،تک ساختن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه uniformly distribution load
uniformly distribution load عمران : بار گسترده يکنواخت
Read More »ترجمه کلمه universal roll
universal roll “نورد يونيورسال عمران : براى شکل دادن تيرهاى بال پهن معمولا با چهار استوانه دوار نورد ميکنند که به همين نام معروف است”
Read More »ترجمه کلمه unihibit
unihibit )unihibited(ازاد،بى قيد وبند،خودمانى ،ناخوددار
Read More »ترجمه کلمه universal set
universal set مجموعه فراگير،مجموعه جهانى
Read More »ترجمه کلمه universal provider
universal provider سوداگرى که در همه چيزيا درکالاهاى گوناگون معامله مى کند
Read More »ترجمه کلمه universal receiver
universal receiver “الکترونيک : راديو برق و باترى علوم هوايى : گيرنده اى که با دى سى و هم ا سى کار ميکند و داراى وسايل محافظ متعددى است”
Read More »ترجمه کلمه unihibited
unihibited )unihibit(ازاد،بى قيد وبند،خودمانى ،ناخوددار
Read More »ترجمه کلمه unijust
unijust غير عادلانه ،غير منصفانه ،بى عدالت ،بى انصاف
Read More »ترجمه کلمه unilateral
unilateral “يک طرفه ،يک ضلعى ،يکطرفه ،يک جانبه ،تک سويه ،يک سويه قانون ـ فقه : ايقاعى روانشناسى : يک سويه بازرگانى : يک جانبه علوم نظامى : يک طرفه”
Read More »