indentification قانون ـ فقه : تعيين هويت
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه indent upon a person for goods
indent upon a person for goods قانون ـ فقه : درخواست يا سفارش کالا به کسى دادن
Read More »ترجمه کلمه indentation
indentation “توگذارى ،ايجاد فرورفتگى ،دندانه گذارى ،دندانه ،کنگره ،تضريس کامپيوتر : تورفتگى”
Read More »ترجمه کلمه indented
indented دندانه دندانه ،کنگره دار،مضرس ،تورفته
Read More »ترجمه کلمه indent (to)
indent (to) معمارى : دندانه دار کردن
Read More »ترجمه کلمه indemonstrable
indemonstrable اثبات نا پذير،غير قابل اثبات ،غير قابل شرح
Read More »ترجمه کلمه indent
indent “سفارش دادن ،درخواست کردن ،بر جسته کردن ،دندانه دار کردن ،تو رفتگى ،سفارش( دادن)،دندانه گذارى کامپيوتر : شروع و يا حرکت دادن يک متن به اندازه تعدادى فاصله از لبه چپ يا راست ابتداى کاغذ قانون ـ فقه : تقاضا يا سفارش جنس بازرگانى : سفارش رسيده از خارج ،سفارش خريد از کشور بيگانه”
Read More »ترجمه کلمه indemnity
indemnity “غرامت پرداختن ،تضمين جبران خسارت احتمالى اينده تضمين هر نوع خسارت ،تاوان ،غرامت ،جبران زيان ،بخشودگى ،صدمه قانون ـ فقه : تضمين خسارت بازرگانى : غرامت”
Read More »ترجمه کلمه indemnity (war)
indemnity (war) “غرامت جنگى علوم نظامى : غرامت جنگ”
Read More »ترجمه کلمه i saw this p in the scripture
i saw this p in the scripture اين فقره را در کتاب مقدس ديدم
Read More »