ترجمه کلمه inerrable

inerrable لغزش ناپذيرى ،معصون از لغزش يا خطا،معصوم ،خطا نکننده

ترجمه کلمه inergy

inergy شيمى : اينرژى

ineradicably بطور ريشه کن نشدنى ،چنانکه نتوان بيخ کن يا قلع و قمع نمود

i was reserved for it تنها براى من مقدر شده بود

inerasable محونشدنى

inequivalence کامپيوتر : ناهم ارزى

ineradicable ريشه کن نشدنى ،قلع و قمع نا پذير،قلع نشدنى

inequilibrium loaded (am) معمارى : تعادل زير بار

inequitable خلاف موازين انصاف ،غير منصفانه

inequity “بيعدالتى ،بى انصافى ،نا درستى ،خلاف موازين انصاف قانون ـ فقه : بيعدالتى”