ترجمه کلمه infernally

infernally بطور جهنمى

ترجمه کلمه i went to fish

i went to fish رفتم ( که ) ماهى بگيرم

infernal stone سنگ جهنم قلمى ،مداد نيترات دارژان ،پوطاس محرق

infernality دوزخى بودن ،ديو خويى ،شيطان صفتى ،زشتى بسيار،شناعت

infernal machine ماشين اتش زا،ماشين اتش انداز

infernal regions دوزخ ،جهنم ،ديارزير زمينى

inferiorly بطور پست ،بطور زبردست

infernal دوزخى ،ديو صفت ،شيطان صفت ،شرير

inferiority complex “عقده حقارت ،خود کم بينى روانشناسى : عقده حقارت”

i went there particularly to يک کاره انجا رفتم