ترجمه کلمه i will return his kindness

i will return his kindness مهربانى او را تلافى خواهم کرد

ترجمه کلمه inflict

inflict “زدن تلفات و خسارات ،ضربت وارد اوردن ،ضربت زدن ،تحميل کردن علوم نظامى : وارد کردن خسارات”

inflexion point شيمى : نقطه عطف

inflexional صرف دار،صرف شو،صرف شدنى ،قابل صرف ،منصرف ،وابسته به صرف

inflexionaless بى صرف ،صرف نشو

inflexibly بطور غيرقابل انحناء،از روى ثبات ،لجوجانه

inflexion “خمش ،خم منحنى ،صرف( در زبان شناسى)، )inflection(خم سازى ،خميدگى ،انعطاف ،انحناء معمارى : کجسازى سوى درون روانشناسى : صرف”

inflexibility “کج نشدگى ،سختى ،سفتى ،انحناء نا پذيرى روانشناسى : انعطاف ناپذيرى”

inflexible سخت ،انحناء ناپذير

inflexed “برگشته ،منحنى يا کج شده بطرف داخل يا خارج و يابطرف پايين و يابطرف قطب و محور،منحرف شده معمارى : خميده”