فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
infra dig کسر شان ،دون مقام ،دون شان
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه i wish to spqre you trouble
i wish to spqre you trouble زحمت شما را کم کنم
Read More »ترجمه کلمه infra
infra پيشوندى بمعنى زير و پايين و پست
Read More »ترجمه کلمه infra axillary
infra axillary وابسته به ارواره زيرين
Read More »ترجمه کلمه informer
informer “خبرچين ،اگاهگر،مخبر،خبر رسان ،کاراگاه ،جاسوس ،سخن چين علوم نظامى : خبردهنده”
Read More »ترجمه کلمه informity
informity بى شکلى
Read More »ترجمه کلمه infortune
infortune ستاره نحس بهرام يا کيوان و گاهى تير،بد اخترى ،بدبختى
Read More »ترجمه کلمه informatory
informatory اگاهى بخش
Read More »ترجمه کلمه informed
informed مطلع ،مستحضر،بصير،بااطلاع
Read More »ترجمه کلمه informed circles
informed circles محافل اگاه
Read More »