سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه ingrate

ingrate ظلم کردن بر،تعدى کردن ،فشار وارد اوردن بر،نمک ناشناسى کردن ،ناسپاس ،نمک ناشناس ،ناشکر،حق ناشناس

Read More »

ترجمه کلمه ingratiate

ingratiate خود شيرينى کردن ،مورد لطف و عنايت قرار دادن ،طرف توجه قرار دادن ،ارضاء کردن ،داخل کردن

Read More »

ترجمه کلمه ingraft

ingraft رنگ زدن ،رنگ ثابت زدن ،(مج ).اسقاء کردن ،اشباع کردن ،در جسم چيزى فروکردن ،در ذهن جانشين کردن

Read More »

ترجمه کلمه ingrain

ingrain نخ رنگى ،نخى که قبلا الياف ان رنگ شده است ،خطوط و خالهاى رنگارنگ کاغذ ديوارى ،رنگ ثابت خورده ،نبافته رنگ شده ،ديرنيه

Read More »