installation “برقرارى ،سيم کشى سيم کشى ساختمان ،دستگاه ،کارخانه ،بنا،قسمت نظامى ،موسسه نظامى ،نصب ،تاسيسات علوم مهندسى : لوله کشى ساختمان کامپيوتر : تاسيسات عمران : نصب معمارى : استقرار علوم نظامى : برقرار کردن”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه instal
instal )install(کار گذاشتن ،نصب کردن ،منصوب نمودن
Read More »ترجمه کلمه install
install “سوار کردن ،گماشتن ،مستقر کردن ،داير کردن ،از کار انداختن وسايل ، )instal(کار گذاشتن ،نصب کردن ،منصوب نمودن علوم مهندسى : جادادن کامپيوتر : نصب کردن علوم نظامى : از کار افتادن”
Read More »ترجمه کلمه instability constant
instability constant شيمى : ثابت ناپايدارى
Read More »ترجمه کلمه instable
instable نااستوار،بى استحکام ،مست ،متزلزل ،بى ثبات ،بى عزم ،متلون ،بى اطمينان
Read More »ترجمه کلمه instability
instability “ناپايدارى ،نااستوارى ،بى ثباتى علوم مهندسى : نااستوارى قانون ـ فقه : بى ثباتى شيمى : ناپايدارى روانشناسى : نااستوارى زيست شناسى : ناپايدارى بازرگانى : عدم ثبات ورزش : ناپايدارى علوم هوايى : ناپايدارى”
Read More »ترجمه کلمه instability constant
instability constant شيمى : ثابت ناپايدارى
Read More »ترجمه کلمه inspissated juice
inspissated juice رب
Read More »ترجمه کلمه inspissation
inspissation غليظ سازى ،قوام اورى ،سفتى ،قوام ،غلظت
Read More »ترجمه کلمه icce
icce کامپيوتر : in Education International Council for Computer
Read More »