ice-bound احاطه شده از يخ ،يخ بسته
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه institutionalism
institutionalism “مکتب اصالت نهاد،سياست ترويج امور خيريه و اصلاح بزهکاران از طرق اخلاقى و تاديبى(نه از راه مجازات)،سياست خيريه و اخلاقى ،بنياد گرايى بازرگانى : نهادگرائى”
Read More »ترجمه کلمه institutionalization
institutionalization “نهادى کردن ،نهادى شدن روانشناسى : به پناهگاه سپردن”
Read More »ترجمه کلمه institutional monopoly
institutional monopoly “انحصار نهادى بازرگانى : انحصار سازمانى”
Read More »ترجمه کلمه institutional reforms
institutional reforms بازرگانى : اصلاحات نهادى
Read More »ترجمه کلمه institutional structure
institutional structure بازرگانى : ساختار نهادى
Read More »ترجمه کلمه institutional
institutional “نهادى ،بنگاهى ،رسمى روانشناسى : سازمانى بازرگانى : نهادى”
Read More »ترجمه کلمه institutional economics
institutional economics “اقتصاد نهادى بازرگانى : اقتصاد سازمانى”
Read More »ترجمه کلمه institutional factors
institutional factors بازرگانى : عوامل نهادى
Read More »ترجمه کلمه institution
institution “تاسيس قضايى ،اصل حقوقى ،بنگاه ،موسسه ،رسم معمول ،عرف ،نهاد قانون ـ فقه : تاسيس روانشناسى : سازمان زيست شناسى : نهاد”
Read More »