فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
ice storm طوفان همراه باتگرگ ،کولاک
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه intended
intended نامزد
Read More »ترجمه کلمه intend
intend “قصد کردن ،قصد داشتن ،خيال داشتن ،فهميدن ،معنى دادن ،بر ان بودن ،خواستن قانون ـ فقه : قصد داشتن علوم نظامى : در نظر داشتن”
Read More »ترجمه کلمه intendancy
intendancy نظارت ،مديريت ،حوزه مباشرت
Read More »ترجمه کلمه intemperately
intemperately بطور نامعتدل ،ازروى افراط،با زياده روى ،تند
Read More »ترجمه کلمه intempestive
intempestive نابهنگام ،بيموقع ،بيجا
Read More »ترجمه کلمه intempestive laughter
intempestive laughter خنده بيجا يا نا بهنگام
Read More »ترجمه کلمه intemperate
intemperate زياده رو،بى اعتدال ،افراط کار،افراطى
Read More »ترجمه کلمه intemperate zone
intemperate zone منطقه غير معتدل يرد يا بسيار گرم
Read More »ترجمه کلمه ice skate
ice skate روى يخ اسکى کردن ،اسکى روى يخ
Read More »