سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه intercept

intercept “محل تقاطع ،قطع پاسکارى حريف ،استراق سمع کردن ،عرض( درمحور مختصات)،بريدن ،قطع کردن ،جدا کردن ،حائل شدن ،جلو کسى را گرفتن ،جلو گيرى کردن شيمى : برخوردگاه روانشناسى : عرض ورزش : برخوردگاه ،توپ دزدى علوم هوايى : رهگيرى کردن علوم نظامى : نفوذ کردن در شبکه مخابرات”

Read More »

ترجمه کلمه intercede

intercede پادر ميانى کردن ،ميانجى گرى کردن ،ميانجى شدن ،ميانه گيرى کردن ،وساطت کردن ،شفاعت کردن

Read More »