سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه interfere

interfere “مزاحم شدن ،مانع شدن ،سد کردن غيرمجاز،مزاحمت ،دخالت کردن ،پا بميان گذاردن ،مداخله کردن قانون ـ فقه : معارض شدن ورزش : با سم يک پا به پاى ديگر زدن علوم نظامى : دخالت کردن”

Read More »

ترجمه کلمه interference

interference “تداخل ،انترفرنس ،معارضه ،ممانعت غيرمجاز،دخالت ،فضولى علوم مهندسى : تداخل امواج کامپيوتر : مداخله الکترونيک : تداخل قانون ـ فقه : مداخله ،مانع شيمى : تداخل روانشناسى : تداخل ورزش : تداخل ،سد کردن غيرمجاز راه حريف علوم هوايى : تداخل علوم دريايى : سد کردن غيرمجاز راه حريف”

Read More »