interleave “برگ برگ کردن ،برگ سفيد لاى صفحات کتابى گذاشتن ،در ميان چيزى جا دادن کامپيوتر : جاگذارى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه interlard
interlard اميختن ،مخلوط کردن ،بميان اوردن
Read More »ترجمه کلمه interlay
interlay در ميان گذاردن
Read More »ترجمه کلمه interlacing arches
interlacing arches طاقهاى متقاطع ،طاقهايى که نقشه ساختمانى انهابه پرگارهاى متقاطع ميماند
Read More »ترجمه کلمه interlaminate
interlaminate در بين ورقه ها يا طبقات متناوب قرار دادن ،متورق کردن ،ورقه ورقه بين هم گذاردن
Read More »ترجمه کلمه interlap
interlap چگونگى چند چيز که نيمه نيمه روى هم قرار ميگيرند
Read More »ترجمه کلمه interlacing
interlacing الکترونيک : تقطيع بهم بافته
Read More »ترجمه کلمه ices
ices کامپيوتر : Integrated Civil Engineering Systemسيستم مجتمع مهندسى عمران
Read More »ترجمه کلمه interlaced scan
interlaced scan کامپيوتر : پوييدن درهم بافته
Read More »ترجمه کلمه interlaced scannig
interlaced scannig الکترونيک : تقطيع بهم بافته
Read More »