internationally از لحاظ بين المللى ،در ميان همه ملتها
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه interne
interne کارورز،پزشک ،يا جراحى که در بيمارستان اقامت دارد
Read More »ترجمه کلمه internationalist
internationalist “جهان گرا بازرگانى : انترناسيوناليست”
Read More »ترجمه کلمه internationality
internationality بين المللى بودن
Read More »ترجمه کلمه internationalization
internationalization بين المللى کردن
Read More »ترجمه کلمه international units
international units الکترونيک : واحدهاى جهانى برق
Read More »ترجمه کلمه internationalism
internationalism “انترناسيوناليسم ،عقيده بحفظ و رعايت مصالح عمومى ملل ،احساسات بين المللى قانون ـ فقه : روش فکرى مبنى بر لزوم همکارى و همبستگى نزديک بين ملتهاى جهان به حدى که به تشکيل يک حکومت جهانى منجر شود”
Read More »ترجمه کلمه ickle
ickle کوچک ( در زبان کودک)
Read More »ترجمه کلمه international union
international union “قانون ـ فقه : اتحاديه بين المللى بازرگانى : اتحاديه هاى بين المللى”
Read More »ترجمه کلمه international telephone circuit
international telephone circuit علوم مهندسى : خط تلفنى بين المللى
Read More »