intersection leg “شاخه( يک تقاطع) معمارى : شاخه يک همبر”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه intersection point
intersection point “نقطه تلاقى ،نقطه تقاطع علوم مهندسى : محل برخورد معمارى : نقطه بهم رسيده”
Read More »ترجمه کلمه intersect
intersect “برخورد،از وسط قطع کردن ،تقسيم کردن ،تقاطع کردن علوم مهندسى : از وسط بريدن علوم نظامى : تصادم کردن”
Read More »ترجمه کلمه intersecting
intersecting متقاطع ،از يکديگر گذرنده
Read More »ترجمه کلمه intersection
intersection “چهارراه ،چهارسو،فصل مشترک( هندسه)،تقاطع ،چهار راه علوم مهندسى : فصل مشترک عمران : محل مقاطع معمارى : همبر علوم هوايى : اشتراک علوم نظامى : فصل مشترک”
Read More »ترجمه کلمه interscholastic
interscholastic واقع شونده درميان اموزشگاه ها
Read More »ترجمه کلمه interscholastic competition
interscholastic competition مسابقه اموزشگاه ها
Read More »ترجمه کلمه interruptive
interruptive قطع کننده
Read More »ترجمه کلمه interruptor
interruptor علوم نظامى : ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلى ماسوره
Read More »ترجمه کلمه interscapular
interscapular واقع در ميان دو کتف ،بين الکتفين
Read More »