فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
interspersion افشاندن ،پراکنده کردن
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه iconoscope
iconoscope “علوم مهندسى : لامپ تصوير ايکونوسکوپ الکترونيک : ايکونوسکپ”
Read More »ترجمه کلمه interspecies
interspecies )interspecific(واقع در بين دسته هاى خاصى ،داراى خصوصياتى بين خود
Read More »ترجمه کلمه interspecific
interspecific )interspecies(واقع در بين دسته هاى خاصى ،داراى خصوصياتى بين خود
Read More »ترجمه کلمه interspersal
interspersal گله گله ريزى ،نثارسازى ،پراکندگى
Read More »ترجمه کلمه intershot with colours
intershot with colours گله گله رنگ شده
Read More »ترجمه کلمه interspace
interspace فاصله دار کردن ،مدت ،فرجه ،فاصله بين دو چيز
Read More »ترجمه کلمه interspatial
interspatial فاصله اى
Read More »ترجمه کلمه intersexual
intersexual مربوط به جنس نر و ماده
Read More »ترجمه کلمه intershoot
intershoot در ميان( تير )زدن ،در فئاصل( رنگ ) زدن
Read More »