intolerable تحمل ناپذير،سخت ،غير قابل تحمل ،دشوار،تن در ندادنى ،بى نهايت
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه into plane service
into plane service علوم نظامى : تدارک سوخت و وسايل براى هواپيماها طبق قرارداد
Read More »ترجمه کلمه into the bargain
into the bargain بعلاوه ،بالاى ان
Read More »ترجمه کلمه intoed
intoed پنجه برگشته ،پنجه بتو
Read More »ترجمه کلمه into
into توى ،اندر،در ميان ،در ظرف ،بسوى ،بطرف ،نسبت به ،مقارن
Read More »ترجمه کلمه into a ball
into a ball نخ راگلوله کنيد
Read More »ترجمه کلمه intitle
intitle حق دادن ،لقب دادن ،مستحق دانستن ،ملقب ساختن ،نام نهادن
Read More »ترجمه کلمه icy
icy يخى ،پوشيده از يخ ،بسيارسرد،خنک
Read More »ترجمه کلمه intitule
intitule عنوان دادن به ،لقب دادن ،مستحق دانستن
Read More »ترجمه کلمه intimidatory
intimidatory تهديد اميز
Read More »