isodynamic line خطى در روى نقشه که بوسيله ان جاهايى که زورمغناطيسى درانها يکسان است
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه isodimorphism
isodimorphism تقارن دو شکلى ،تقارن و هم شکلى بين دو چيز دوشکل ،هم دو شکلى
Read More »ترجمه کلمه isodimorphous
isodimorphous هم دوشکل
Read More »ترجمه کلمه isodose
isodose داراى تابش يا اشعه برابر،هم شعاع ،هم تابش
Read More »ترجمه کلمه isocratic
isocratic داراى اختيارات برابر که دران اختيارات سياسى همه کس يکسان است
Read More »ترجمه کلمه isodiametric
isodiametric داراى ابعاد مساوى ،هم اندازه ،داراى قطر مساوى
Read More »ترجمه کلمه ideologue
ideologue “ايده ئولوگ قانون ـ فقه : سازنده ايده ئولوژى”
Read More »ترجمه کلمه isoclinic wing
isoclinic wing علوم هوايى : بالى که زاويه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نيرو نيز ثابت ميماند
Read More »ترجمه کلمه isocracy
isocracy حکومتى که اختيارات سياسى همه دران يکسان است
Read More »ترجمه کلمه isocline line
isocline line علوم هوايى : خط هم شيب
Read More »